عربیهای حافظ (۳)
معنی «ألا يا أيُّهَا السّاقي أدِر كَأْسًا وَناوِلها»
۴. الساقي: اسم فاعل است و آن را چنین معنا کردهاند: «آبدهنده، آنکه سیراب کند، پیالهگردان، پسر رَز، میگسار، آنکه مِی در ساغر حریفان افکنَد... .» واژۀ «الساقي» را نیز چنین معنا کردهاند: «مَن يُقَدِّمُ الشَّرابَ» (وسط)؛ (آنکه شراب پیش نهد). بههرروی ظاهراً «ساقی» هم برای آب به کار میرود و هم برای شراب، درحالیکه «سقّا» بیشتر یا همیشه برای آب به کار رفته است.
در ادبیات عرفانی، معانی چندی برای ساقی برشمردهاند، ازجمله فیاض مطلق، مرشد کامل و ساقی کوثر (فعر).